می توان گفت که خاستگاه بازی در مه روزگار گم شده است.
دانش بازی، در تمدن های باستانی، به دلیل کاوش های باستان شناسی است که به لطف آن، هم اسباب بازی ها و هم نمایش هایی بر روی مقبره ها یا چیزهای دیگر پیدا شده است.
می توان دید که چگونه زیر دریایی اسباب بازی های مدرن بسیار شبیه به بازی های باستانی است، برخی تقریباً به همان شکل باقی مانده اند، مانند تاب خوردن روی تاب، طناب زدن، گاومیش مرد کور، مخفیگاه، عروسک ها، توپ و بادبادک، فرفره، یویو و غیره.
نمایشهایی از کودکان، از هر دو جنس، که قدمت آنها به امپراتوری یونان باستان و امپراتوری روم بازمیگردد، پیدا شده است که در حال بازی «گون» نوعی تاس ساخته شده با استخوان کوچک تارسوس، جایی که استخوان درشت نی و نازک نی (استخوانهای گوسفند) قرار دارند، پیدا شده است.
این تاس ها نماد دوران کودکی در نظر گرفته می شدند.
بچه های آن زمان به والدین خود بسیار نزدیک بودند و با هم بازی هایی می ساختند که بارها نشان دهنده ابزارها و موقعیت هایی بود که والدینشان برای شغل خود از آنها استفاده می کردند، به عنوان مثال: اگر پدر و مادر کشاورز بود، کودک کوچک ساخته می شد.
گاوآهن، اگر زیر دریایی اسباب بازی ها شامل انواع سلاحها میشد، اگر مقامات دولتی یک اختلاف در دادگاه یا مسابقه بین گلادیاتورها و غیره را شبیهسازی میکردند.
اولین اسباب بازی در هنگام تولد کودک دقیقاً زمانی که نام نوزاد را گذاشته بودند، یا به دلیل کسب نتایج خوب در مدرسه، در تعطیلات مذهبی به کودکان داده شد.
زیر دریایی اسباب بازی نیز به کودکانی که بیمار میشدند داده میشد تا آنها را دلداری دهند.
زیر دریایی اسباب بازی نقش اساسی داشتند، به لطف آنها، بچهها یاد میگرفتند که نقشهایشان را بشناسند، در واقع به دختران عروسکهایی با مبلمان و لباس یا وسایل آشپزخانه مینیاتوری داده میشد.
در عوض به پسرها زیر دریایی اسباب بازی، گاری و غیره می دادند، سپس بازی های رایجی وجود داشت که در آن دختر و پسر با هم بازی می کردند.